طراحی به عنوان یک فرایند

مناقشهای جدی در مورد اینکه چگونه طراحان در بسیاری از زمینهها، به عبارتی آماتور یا حرفه ای، به تنهایی یا در تیم، تولید می کنند، وجود دارد. Kees Dorst و جودیت Dijkhuis، هر دو خود طراحان، استدلال کردند که "روش های بسیاری برای توصیف فرایندهای طراحی وجود دارد" و "دو راه اساسی و اساسا متفاوت" را مورد بحث قرار دادند، [7] که هر دو دارای نام های مختلف هستند. دیدگاه غالب "مدل عقلانی"، [8] "حل مسئله فنی" [9] و "چشم انداز دلایلی" [10] نامیده می شود. دیدگاه جایگزین "بازتاب در عمل"، [9] "طراحی تکاملی"، [5] "تکامل تکامل"، [11] و "چشم انداز تمرکز گرا" نامیده می شود. [10]
مدل منطقی

مدل منطقی به طور مستقل توسط Herbert A. Simon، [12] [2] دانشمند آمریکایی، و Gerhard Pahl و Wolfgang Beitz، دو نظریه پردازان طراحی مهندسی آلمانی توسعه یافت [13]. این نشان می دهد که:

    طراحان تلاش می کنند تا یک نامزد طراحی را برای محدودیت ها و اهداف شناخته شده بهینه سازی کنند.
    فرآیند طراحی برنامه ریزی شده است،
    فرآیند طراحی به واسطه دنباله ای گسسته از مراحل درک شده است.

مدل منطقی مبتنی بر فلسفه عقلایی است [8] و اساس مدل آبشار، [14] چرخه عمر توسعه سیستم، [15] و بسیاری از ادبیات مهندسی طراحی [16] با توجه به فلسفه عقلایی، طراحی توسط دانش و تحقیق در یک شیوه قابل پیش بینی و کنترل می شود.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها